کد آیتم: 11925
میترا راست گفته بود؛ سحرگاهان مهتاب مرد.درناهای سپید پر میکشیدند تا آسمان و نسیمْ نیلوفران رخشان را به بدرقهشان میبرد و بعد، رقصرقصان بر زمین میباراند.سهراب روی آب ایستاده بود و با چشمان بسته، سازدهنی میزد. موجهای کوچک نرم و خجل بر قایقش میکوفتند و غولهای آبی، سودای رقصی دیگر داشتند.امید نبود... یک جفت دست تاول زده با شیارهایی گودگود پرزنان نزدیک میشد.میترا میگریخت، چشمان پوریا اما از پشت تیروکمان دوشاخه میکاویدش.
| نویسنده | فاطمه غفاری |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
1 |
| تاریخ چاپ |
1402 |
| تعداد صفحات |
298 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| عرض |
14.5 |
| قطر |
1.2 |
| طول |
21.5 |
| کد موضوع | 62 / 3 فا 8 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5