درباره‌‌ی حافظه اي براي فراموشي (اوت بيروت 1982)

اين نوشته و اين کلمات، کلمات يک «حافظه» است، حافظه‌‌اي در معرض تندباد فراموشي. حافظه‌‌اي که قرار است فراموش شود. متن محمود درويش (که نوعي جستارنويسي است)، متني «درباره‌‌»ي وضعيت محاصره يا وضعيت تهاجم نيست، بلکه از اساس «نوشتن وضع محاصره و تهاجم» است، يا «نوشتن در وضع محاصره و تهاجم». متني پاره‌‌پاره و زخم‌‌خورده. اين روزها که روزهاي بي‌‌وطني‌ست و آدم‌‌ها بدون زور بيگانگان بي‌‌وطني را براي خود انتخاب مي‌‌کنند، زندگي شاعرانه‌ي محمود درويش همچون مرثيه‌‌اي بر پايان وطن‌‌گرايي پيش چشممان ترسيم مي‌‌شود. عشق يک‌‌طرفه و بي‌‌پاسخ و ناکام، آن هم نه به تني که به چيزي موهوم به نام وطن که تنها در خود مي‌‌توان پيدايش کرد، چيزي از جنس عشق به آزادي، به خدا. مشروعيت زيستن؟ چه‌چيزي به هر کدام از ما حق زيستن مي‌‌دهد، که بدون آن زندگي‌‌مان بي‌‌معنا و نامشروع و ناحق و سراسر گناه است؟ بر اين زمين که بانوي سرزمين‌هاست مادرِ آغازها، مادرِ پايان‌ها فلسطين بود نامش، فلسطين خواهد بود نامش بانويم: شايسته‌ام، شايسته‌ي زيستنم، که تو بانويِ مني محمود درويش مردي است برخاسته از فلسطين، شاعر و نويسنده‌اي که بيش از سي دفتر شعر از او منتشر شده و آثاري به نثر دارد از جمله: يادداشت‌هاي روزانه اندوه عادي، حافظه‌اي براي فراموشي و از حصار.

آخرین محصولات مشاهده شده