درباره‌‌ی تو هماني كه بايد باشي (سرازير کردن عشقي جسورانه به روابط شخصي)

در سن 20 سالگي براي رها شدن از درد،پاي مردها را به زندگيم باز كردم...متاسفانه ارتباطم با آن ها هرگز به سمت و سوي خوبي نمي رفت،آن ها با وعده نجات به زندگي من پا مي گذاشتند و سپس در حالي كه بسيار افسرده تر از گذشته بودم،در تنهائي محض رهايم مي كردند.جمله آخر شرح حال تجربه بسياري از ماست.وقتي كسي را پيدا مي كنيم كه به ما عشق مي ورزد،تلاش مي كند ثابت كند كه ما ارزشمنديم و وعده نجاتي را به ما مي دهد كه ديوانه وار به دنبالش هستيم،به شدت احساس شعف و شادماني مي كنيم.

آخرین محصولات مشاهده شده