کد آیتم: 260655
داستان کوتاه از قرن نوزدهم رواج یافت و آرام آرام به گونهای محبوب در ادبیات تبدیل شد. از «آلن پو» و «گوگول» و «چخوف» تا «همینگوی» و «جویس» و «کارور» و «مونرو» و ... به عنوان استادان بلامنازع داستان کوتاه در همهی زمانها نام برده میشود. نویسندگانی که نشان دادند با نهایت ایجاز، میتوان آدمها، زندگیشان و جهان را روایت کرد، بیآنکه خواننده حتی اندکی احساس کند چیزی کم است یا حرف نگفتهای باقی مانده. داستان کوتاه خوب، قواعدی ویژه دارد و هر نویسندهای برای نوشتن داستان کوتاه نیاز مبرم به مصالح و آموختن مهارتها و تمرین مدام روی این مهارتها و مصالح دارد. «احمد اخوّت»، نویسنده، نظریهپرداز، معلم و منتقد شهیر داستاننویسی، در کتاب «تفنگ چخوف» از مجموعهی «هزارتوی نوشتن» انتشارات «جهان کتاب»، به مسدلهی داستان کوتاه پرداخته است. اخوّت از مثال مشهور «آنتون چخوف» استفاده میکند: «اگر تفنگی در داستانی به دیوار آویزان است، باید تا پایان شلیک کند.» این نقل قول چخوف آغاز راه کتاب «تفنگ چخوف» است و جستوجو در زیر و بم داستان کوتاه و فرایند شکلگیری آن. اینکه کنش، نقش، عناصر تزئینی و امثالهم، به چه فرمهایی و در چه وضعیتهایی در یک داستان کوتاه شکل و معنا پیدا کرده و آن را میسازند. اخوّت در «تفنگ چخوف» بر بنیان بسیاری از قصهها دست میگذارد و این مهم را واکاوی میکند که در بسیاری از مواقع این خرق عادت است که یک داستان کوتاه خوب را ممکن میکند؛ تفنگی که بر دیوار است ولی وجودش در داستان، برای شلیک نکردن است!
تازه های ناشر
تازه های نویسنده