دربارهی ترانهاي براي سينما
به لطف مادرم، دست مرد بزرگ را لمس كرده بودم! پدر لافكاديو! ژيد، ولز، كوكتو، شايد سارتر، كاموي باراني به تن، كه در يك رونمايي كتاب از او امضا گرفتم: به سختي ميشود تصور كرد كه حضور اين همه نابغه براي مرد جوان هفده سالهاي كه در ضمن خجالتي و فاقد اعتماد به نفس بود و هيچچيز از زندگي نميدانست، ضمن اينكه معاشرانش فقط تني چند از همكلاسيهايش بودند و در انگشتشماري اتفاق هنري در شهري كه در آن زندگي ميكرد كه چنين كم ميشناختش شركت كرده بود، چه معنايي داشت. اما مستعد ستايش و سرشار از آرزويي رويايي؛ ايفاي نقشي، هر چند اندك در زمينهاي كشف نشده. من همين آتش درون را در هر يك از ملاقاتهاي بزرگم براي جشنواره كن باز يافتم. هيجان با من بود و هرگز رهايم نكرد.
كد كالا | 237382 |
زبان | فارسي |
نويسنده | ژان ماري گوستاو لوكلزيو |
مترجم | مريم موسوي |
سال چاپ | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 168 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.4 * 21.5 * 1 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 179 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.