درباره‌‌ی برف و آفتاب (داستان بيژن و منيژه)

ادبيات كهن با اشياي موزه فرق دارد. به اشياي موزه نمي‌توان دست زد، اما داستان‌هاي قديمي را مي‌توان به‌صورتي خوش و امروزي بازگو كرد. داستان بيژن و منيژه از يادگارهاي ادبيات كهن ايران است كه فردوسي آن‌را هزار سال پيش به زيبايي و هنرمندي در شاهنامه نوشته است. فرهاد حسن‌زاده اين داستان را باز‌آفريني كرده تا نسل امروز با ريشه‌هايش بيشتر آشنا شود. چه مي‌گويي؟ پدرم مرا در خانه حبس كرده تا هوس تو از سرم بيفتد. خبر ندارد تو براي من هوس نيستي. به خيالش بيژن سيمايي است كه كودكان بر برف مي‌كشند و با گرماي اولين آفتاب ، آب مي‌شود.نمي‌داند بيژن براي من هم برف است و هم آفتاب. هم نور است و هم تاريكي. هم جسم است و هم جان. هم جان است و هم جانان.

آخرین محصولات مشاهده شده