دربارهی اينگمار برگمان (سينماگران بزرگ 7)
آثار اينگمار برگمان خواهي نخواهي تحسين برانگيزند. او طي دوره پرباري با حدود 50 فيلم بلند كه بين سالهاي 1945 تا 2003 كارگرداني كرده (بدون محاسبه فعاليت مستمرش به عنوان كارگردان تئاتر) پيوسته دغدغههاي دروني و خيالاتش را به تصوير كشيده كه نمايش واقعيت را تحريف ميكنند، پرسنوناژهايش از احساس گناهي در عذابند كه جسم و جانشان را شكنجه ميدهد، روشنبينياش زوجهايي را بررسي ميكند كه شيفته هم ميشوند و سپس يكديگر را به شدت آزار ميدهند، او هراسش در برابر سكوت خدا و پژوهش آشفتهاش به دنبال نوعي رستگاري را به تصوير ميكشد. مهر هفتم، توتفرنگيهاي وحشي، مصائب آنا، از وراي اينه، همگي شاهكارهايي در ميان مجموعه آثارياند كه بيانگر استعداد وي در ابراز كردن احساسات بينظريش هستند. ميتوان فيلمهايش را اقتباسي دانست از مسير زندگي خودش از زمان كودكي در يك خانواده فوق سختگير لوتري، به عبارتي ابهام روحي خودش كه باعث شرمسارياش است و ميترساندش. همچنين اينگمار برگمان فيلمسازي است كه وراي امور مرسوم، در تمايلات و سرخوردگيهاياش روح زمانه خود را درك ميكند: تابستاني با مونيكا، كه هويت اندرسون در آن در نقش زن جواني ظاهر ميشود كه شهوتي وحشي و شرمآور دارد، در فرانسه باعث شهرتش ميشود و مظهر باد آزادياي است كه مدرنيته نوپا در سينما را تحت تاثير قرار ميدهد. او در سالهاي 60 با پرسونا يكي از قويترين تداعيهاي ابهام شر را تجربه ميكند. صحنههايي از يك ازدواج فردگراييايي را تقبيح ميكند كه به شكلي فريبنده انسانيتزدايي جهان را القا ميكند، جهاني كه در فاني و الكساندر با شادي و نوستالژي به تصوير درميآيد و در ساراباند به عريانترين بازنمودش دست مييابد، اين آخرين فيلم كارگردان كه توآمان درس سينما و پرسشنامهاي هستي شناختي است. در عالم سينما، برگمان قارهاي جداگانه است، قاره غولي در حد و اندازههاي بتهوون يا داستايفسكي.
كد كالا | 51840 |
زبان | فارسي |
نويسنده | ژاك ماندلبوم |
مترجم | عظيم جابري |
سال چاپ | 1394 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 116 |
قطع | وزيري |
ابعاد | 16.5 * 23 * 1 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 351 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.