دربارهی استاد سولنس معمار (نمايشنامه در 3 پرده)
چنين سبكي به چه درونمايههايي ميپردازد؟ تاكيد بر كودكي در اين بخش براي ورود به بحث درونمايه اين اثر نيز هست. جان سخن اين نمايشنامه بر پاشنه «تقه»اي ميچرخد كه هليده جوان به در خانه استاد معمار ميزند. براي دلايل حضور هليده و اين كه آيا او واقعا استاد معمار را در ليسانگر در اوج ديده كه آواز بخواند يا نه، كم بحث و جدل نكردهاند. منتقدان، با تكيه بر منطق و با استناد به حرفهاي متناقض هليده درباره رفتار ده سال پيش استاد معمار، يا با استناد به سخنان راگنار، خانم سولنس، دكتر هردال درباره ناتواني او در صعود به ارتفاع، خواستهاند ثابت كنند هليده موجود خيالپردازي است كه تلاش ميكند عواطف شخصي و شهوانياش را در وجود استاد معمار متجلي كند: نوعي تعاليبخشي به شهوانيت جسماني دختركي خانهگريز. من، اما، بر در كوفتن هليده و آمدن او را «باده شبگير» گرفتن خود استاد معمار از سروش عالم اسرار، يعني تفسير اين غزل حافظ ميدانم:
زلف آشفته و خويكرده و خندان لب و مست / پيرهنچاك و غزلخوان و صراحي در دست.
نرگسش عربدهجوي و لبش افسوسكنان / نيم شب دوش به بالين من آمد بنشست.
...
كد كالا | 118004 |
زبان | فارسي |
نويسنده | هنريك ايبسن |
مترجم | بهزاد قادري |
سال چاپ | 1397 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 208 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 20.5 * 1.3 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 204 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.