دربارهی اردك سحرآميز (كتابهاي طلايي 1) داستان كوتاه
روزي بود و روزگاري بود. هيزمشکن فقيري بود که سه پسر داشت. وقتي که پسرهايش بزرگ شدند به آنها گفت: «ديگر نميتوانم خرجتان را بدهم. خودتان بايد کار کنيد و خرج زندگيتان را در بياوريد، چون ديگر بچه نيستيد و براي خودتان مرد شدهايد .»
آن وقت تبري به پسر بزرگش داد و گفت :« به جنگل برو و يک پشته هيزم بياورا» پسرهم قدري نان و آب و يک سيب برداشت تا در جنگل بخورد و تبر را بدست گرفت و رفت که هيزم بياورد .
كد كالا | 246717 |
زبان | فارسي |
مترجم | محمدرضا جعفري |
سال چاپ | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 32 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 20.5 * 0.4 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 49 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.