کد آیتم: 261287
برای سومین بار خودش را در حال دویدن در طول چمن باغچه یافت، در هوای سرد و بنفشه بوی ساعات پایانی شب، در حال عبور از کنار مجسمه ابیگیل، و برای سومین بار، رسیدن به دروازهای که دو شب پیش پشتش آن صدا آنطور مدهوشش کرده و فریبش داده بود. اگر قفل در را، همانطور که میتسی هورن گفته بود باز خواهد بود، باز نکرده بودند چه باید میکرد؟ یا اگر کسی دیده بود که باز است و دوباره بسته بودش و او نمیتوانست بیرون برود؟ ناقوس کلیسای سفید با طنین بم مردانهاش ساعت نه را اعلام کرد: دانگ، دانگ، دانگ. در فلزی را با احتیاط هل داد. با اولین فشار او از جا حرکت کرد و بدون صدا باز شد. از در بیرون رفت... و در جا خشکش زد.
| نویسنده | ماگدا سابو |
| مترجم | نصرالله مرادیانی-1 |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
1 |
| تاریخ چاپ |
1400 |
| تعداد صفحات |
660 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| قطر |
4 |
| عرض |
11 |
| طول |
18 |
| کد موضوع | 894/511 |
| نوع جلد |
شومیز |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر