کد آیتم: 6120
عنوان کتاب ابشالوم، ابشالوم، برگرفته از اب شالوم، پدر سلامت نام پسر یگانه داوود است که لحن خطابی آن نیز در عزای فرزند بیان شده است . فاکنر در این اثر سترگ از جملات بلند برای ادای مقصود بهره میبرد .به دیگر سخن، جملهوارهای را به جملهواره دیگر میپیوندد و همین، سبب ایجاد سیلاب ذهن میشود .در این رمان، یک بار دیگر دل مشغولیهای عمده فاکنر یعنی نقض حقیقت دل انسان و بیعدالتی به سیاهپوستان نمودی بارز دارد .به یک معنا میتوان گفت که ابشالوم، ابشالوم، نقد عقلانیت ابزاری است .قهرمان داستان برای رسیدن به مقصود خویش آدمها را اعم از سیاه و سفید وسیله قرار میدهد و بدین ترتیب هم بانی تقاص و تقدیر شوم است و هم وسیله ددمنش عدالت تکیه زده بر سریر وقایع بشری یعنی، افزون بر اتهام به ارتکاب گناه در چنگال لعن و نفرین گرفتار میآید که نمیتواند از آن بگریزد .این لعن و نفرین در واقع دامنگیر خانواده اوست و در اندیشه فاکنر، دامنگیر بشریت، تامس ساتپن قهرمان داستان مرده است، اما چهار راوی خصایل و عقاید او را بازگو میکنند : ((کونتین)) یکی از راویان اصلی داستان، جملاتی از این دست بر زبان میآورد : ((شاید هیچ چیز یکبار پیش نمیآید و تمام شود .شاید واقعه هرگز یکبار نیست و مانند آژنگهایی است که پس از فروافتادن قلوه سنگ بر آب پدید میآید و آژنگها پیش میرود، گسترده میشود و ...
| نویسنده | ویلیام فاکنر |
| مترجم | صالح حسینی |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
3 |
| تاریخ چاپ |
1390 |
| تعداد صفحات |
416 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| عرض |
14.5 |
| قطر |
1.8 |
| طول |
21.5 |
| کد موضوع | 839/82374 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر
تازه های مترجم