غرض از اين كتاب اين است كه پايه محكمي براي فراگرفتن تكنيك گيتار و تئوري موسيقي براي شما ايجاد كند. تلاش من اين بود كه كمبودهايي را كه در اين 10 سال اخير نزد هنرجويان گيتار در ايران مشاهده كردم در اين كتاب رفع كنم. يكي از اين كموبدها، به نظر من. فقدان موزيكاليته نزد هنرجويان و ضعف در درك حركت و فرازونشيب‌هاي ملودي است. در اين كتاب سعي كرده‌ام بر اهيمت موزيكاليته، در مقابل مهارت صرف انگشتان، تاكيد كنم و قطعات را بر همين اساس ارئه دهم. لازم است هنرجويان هنگام نواختن قطعات، به آنچه مي‌نوازند گوش دهند. يك ملودي را به شكل‌هاي مختلف مي‌توان نواخت. هنرجويان بايد، با دريافت حس ملوديك قطعه، تصميم بگيرند به چه نحوي آن را بنوازند.