انجمن کتابخانه‌ی اسکندریه، نگهبان و محافظ دانش ازدست‌رفته‌ی بزرگ‌ترین تمدن‌های بشری باستانی، برجسته‌ترین انجمن سری جادوگران تحصیل‌کرده در سطح جهان است. کسانی که در میان اعضای اسکندریه جایگاهی دست‌وپا کنند، زندگی سرشار از ثروت، قدرت و اعتباری فراتر از رویا‌هایشان را برای خود به ارمغان می‌آورند، هر دهه تنها شش جادوگر با استعداد منحصربه‌فرد، برای شرکت در مراسم ورودیه‌ی انجمن اسکندریه انتخاب می‌شود. اما در میان افراد برگزیده برای ورود به آخرین دوره‌ی اسکندریه چه می‌گذرد: لیبی رودز و نیکو دی وارونا، دو نیمه‌ی جدانشدنی و غیرقابل‌درک از مجموعه‌ای هستند که کنترل عجیبی روی تمام عناصر فیزیکی اعمال می‌کنند. رینا موری متخصص برقراری ارتباط با طبیعت و نوعی طبیعت‌گراست که می‌تواند زبان زندگی را با شهودش درک کند. پریسا کمالی، متخصص تله‌پاتی، می‌تواند به اعماق ذهن نفوذ کند و در جهان‌های درون ذهن انسان‌ها پیمایش کند. کالوم نوا که توانایی درک احساس و عواطف را دارد به اشتباه در دانشگاه در شاخه‌ی تخصصی ایجاد توهم تحصیل کرده است، درحالی‌که توانایی دست‌کاری ذهن را دارد. آخرین نفر تریستن کین، می‌تواند از ورای توهمات جادویی اعمال‌شده ساختار جدیدی را ببیند، توانایی نادری که نه خودش نه هم‌دوره‌ای‌هایش توانایی درکش را ندارند. اطلس بلیکلی، پس از جذب نامزد‌های مورد نظر به آن‌ها می‌گوید یک سال برای اثبات توانایی‌های خودشان و احراز شرایط عضویت در انجمن فرصت دارند. در طول این مدت اجازه‌ی دسترسی به بایگانی‌ها و مجموعه‌های کتابخانه اسکندریه در اختیارشان قرار می‌گیرد. می‌گوید فقط پنج نفر امکان ماندن و عضویت در انجمن را در پایان دوره خواهند داشت. پس یک نفر باید حذف شود. اما به چه بهایی؟
